پارت ۱۹ . فصل اول

سرم و بین دستام گرفتم که با صدای...
در اتاق برگشتم و به اتاق نگاه کردم
در اتاق و باز کرده بود و فقط سرش ‌ از اتاق بیرون آورده بود

+: میگم من...

-: تو چی

+: هیچی

سرش و داخل اتاق برد و در و کوبید
این دختره چشه واقعا
نکنه این دختره جادوگر باشه
عه این چه فکرایِ میکنم

نمی‌دونم چرا ولی نمیخوام دختر اون جادوگر باشه
ولی امکان نداره دختر اون باشه این دختر واقعا خیلی خوشگل و بامزه اس اصلا شبیه جادوگر نیست

درسته فقط یه بار جادوگر و دیده بودم ولی توی همون یه دیدار فهمیدم که چه آدم بیرحم و بی احساسیِ

ولی بازم این دلیل نمیشه دختره جادوگر نباشه
اوففف دارم دیوونه میشم

دوباره در باز شد و فقط سرش و بیرون آورد و خواست چیزی بگه که منصرف شد و دوباره برگشت داخل اتاق و در و بست

مطمئنم میخواد یه چیزی بگه ولی نمیتونه

دوباره در باز شد ولی اینبار از اتاق بیرون اومدم و پاهاش و به زمین میکوبید و اومد سمتم
ولی باز انگار منصرف شد و راهش و به سمت آشپزخونه کج کرد

الان دیگه مطمئن شدم یه چیزی می‌دونه

از روی کاناپه بلند شدم و به سمت آشپزخونه رفتم و واردش شدم
دیدم داشت آب میخورد
جلوی که هست کدوم از اعضای بدنم بهش نخوره
پشت سرش رفتم و سرم و به سمت گوشش بردم و
آروم زمزمه کردم


-: چی ازم مخفی میکنی

بالا پرید و برگشت سمتم

+:من... من چیزی رو مخفی نمیکنم

خواست از کنارم رد بشه رو بره که به سمت اپن هولش دادم
و دستام و دو طرف صورتش گذاشتم

-: بگو چی ازم مخفی میکنی

+:من....چیز...ی ر..و ..مخ...فی...نمی...کنم

-: چرا مخفی میکنی

+:نمی..کنم ...ول...م ..ک.ن

-: ول نمیکنم

سعی میکرد از زیر دستام بیرون بره ولی نمیتونست برای همین به سمتم برگشت و مظلوم نگاه کرد
ولی من مگه گول میخورم ، نه

انقدر فاصله ی بینمون و کم کردم که پوست صورتم داشت کم کم می‌سوخت

+: ولم من الان میسوزی

ولی از جام تکون نمی‌خوردم و همون جوری مونده بودم که
بلاخره مجبور شد حرفش و بزنه

+:.....


........

خب خب اینم یکی از پارتای اینکه دختره جادوگر کیه ، با اینکه کسی درست نگفت ولی گذاشتم

و یه نکنه دختر جادوگر ا.ت نیست و توی پارت بعد که میشه پارت ۲۰ و پایان فصل اول میفهمید که دختره جادوگر کیه
فقط یکی تون درست گفته بود ولی چون مطمئن نبود و فقط همینجوری گفته بود فقط همین یه پارت و گذاشتم

خماری خیلی خوب است فرزندانم 😁😁
دیدگاه ها (۳۱)

پارت ۲۰ . پایان فصل اول

استوری های درخواستی

پارت ۱۸ . فصل اول

پارت ۱۷ . فصل اول

{مافیای من}{پارت ۱۰}باشه عشقم بخواب کوک ویو همین طور مونده ب...

کیوت ولی خشن پارت ۶کوک توی ذهنش : وقتی داشتم میومدم بیرون هم...

# اسیر _ ارباب PART _ 2 لئونارد: از حموم اومدم بیرون و سمت ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط